1 صد پاره وجود را، فرو بیخته اند تا مثل تو، صورتی برانگیخته اند
2 سبحان الله، ز فرق سر تا پایت در قالب آرزوی من ریخته اند
1 پای دار، ای کوی گردون زخم چوگان در رسید هم نبردان را خبر کن، مرد میدان در رسید
2 عشق را گو، دیده مفرش دار، چون دلبر نشست جسم را گو، دست درکش گیر، چون جان در رسید
1 چو شب وقایه برانداخت، از رخ گردون نهاد کام، عروس افق ز حجله برون
2 هلال پرده ی هاله بسوخت چون لیلی خروس پرده ی ناله بساخت چون مجنون