گذشت آرزو از حد به پای از امیرخسرو دهلوی غزل 84

امیرخسرو دهلوی

آثار امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

گذشت آرزو از حد به پای بوس تو ما را

1 گذشت آرزو از حد به پای بوس تو ما را سلام مردم چشمم که گوید آن کف پا را

2 تو می روی و ز هر سو کرشمه می چکد از تو که داد این روش و شکل سرو سبز قبا را

3 مراست یاد جمالت به دل چنانکه به دیده خیال خوان کریمان به روز فاقه گدا را

4 برون خرام دمی تا برآورند شهادت چو بنگرند خلایق کمال صنع خدا را

5 سخن ز خواستن خط مشکبار تو گفتم بخاست موی براندام آهوان ختا را

6 چو در جفات بمیرم، بخوانی آنچه نوشتم بر آستان تو از خون دیده حرف وفا را

7 فلک که می برد از تیغ بندبند عزیزان گمان مبر که رساند بهم دو یار جدا را

8 دران مبین تو که شور است آب دیده عاشق که پرورش جز از این آب نیست مهرگیا را

9 صبا نسیم تو آورد و تازه شد دل خسرو چنین گلی نشکفته ست هیچگاه صبا را

عکس نوشته
کامنت
comment