گذر ز حسن خوش این بت پرست از اهلی شیرازی غزل 784

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

گذر ز حسن خوش این بت پرست پیر ندارد

1 گذر ز حسن خوش این بت پرست پیر ندارد گذشت از همه عالم و زین گزیر ندارد

2 نکرد گوشه ابرو بسوی گوشه نشینان کمان ابروی او میل گوشه گیر ندارد

3 چو غنچه این دل نازک درون پرده دلهاست که تاب زحمت پیراهن حریر ندارد

4 شهان فقیر نوازند، ه ازین شه خوبان که گوشه نظری با من فقیر ندارد

5 کجا کند به اسیران نگه که نرگس مستش بهیچ گوشه نه بیند که صد اسیر ندارد

6 دلا، چو پیر شدی بگسل از وصال جوانان که سرو قد جوانان هوای پیر ندارد

7 چه سود اهلی اگر ذره ذره خاک رهی هم که آفتاب تو یکذره دلپذیر ندارد

عکس نوشته
کامنت
comment