به خاک من گذری کن چو از شهریار گزیدهٔ غزلیات 72

به خاک من گذری کن چو گل گریبان چاک

1 به خاک من گذری کن چو گل گریبان چاک که من چو لاله به داغ تو خفته ام در خاک

2 چو لاله در چمن آمد به پرچمی خونین شهید عشق چرا خود کفن نسازد چاک

3 سری به خاک فرو برده ام به داغ جگر بدان امید که آلاله بردمم از خاک

4 چو خط به خون شبابت نوشت چین جبین چو پیریت به سرآرند حاکمی سفاک

5 بگیر چنگی و راهم بزن به ماهوری که ساز من همه راه عراق میزد و راک

6 به ساقیان طرب گو که خواجه فرماید اگر شراب خوری جرعه ای فشان بر خاک

7 ببوس دفتر شعری که دلنشین یابی که آن دل از پی بوسیدن تو بود هلاک

8 تو شهریار به راحت برو به خواب ابد که پاکباخته از رهزنان ندارد باک

عکس نوشته
کامنت
comment