در فراق تو سوخت این جگرم از اثیر اخسیکتی غزل 128

اثیر اخسیکتی

آثار اثیر اخسیکتی

اثیر اخسیکتی

در فراق تو سوخت این جگرم

1 در فراق تو سوخت این جگرم تا چو بخت اندر آمدی، ز درم

2 کرده صد چشم گرچه چون نرگس در گل عارض تو می نگرم

3 هم ز خود باورم کسی نکند خبرت هست، سخت بی خبرم

4 می نماید که بخت بیدار است یا من خیره سر، بخواب درم

5 ای بسا شب، که بود بی رویت روی بر خاک راه چون سحرم

6 وقت آنست اگر بخواهد خواست خشک چنگ تو عذر چشم ترم

عکس نوشته
کامنت
comment