- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بی درد دل ای دوست دوا را نتوان یافت بی رنج فنا گنج بقا را نتوان یافت
2 تا عاشق و رندانه به میخانه نیائی رندان سراپردهٔ ما را نتوان یافت
3 تا نیست نگردی تو از این هستی موهوم خود را نشناسی و خدا را نتوان یافت
4 آئینهٔ دل تا نبود روشن و صافی حسنی نتوان دید و صفا را نتوان یافت
5 خوش آب و هوائی است می و کوی خرابات خود خوشتر از این آب و هوا را نتوان یافت
6 درویش و فقیریم و ازین وجه غنی ایم بی فقر ، یقین دان که غنا را نتوان یافت
7 چشمی که نشد روشن از این دیده سید بینا نبود نور لقا را نتوان یافت