- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ذوق ما داری درآ در بحر ما ، ما را طلب آبرو جوئی مرو هر سو بیا ما را طلب
2 موج دریائیم و ما را دل به دریا می کشد حال این دریای ما گر بایدت از ما طلب
3 ای محقق بی حقیقت هیچ شیئی هست نیست عارفانه این حقیقت در همه اشیا طلب
4 هر که آید در نظر ای نور چشم عاشقان دست او را بوسه ده گم کردهٔ خود را طلب
5 نقد گنج کنت کنزا را بجو در کنج دل گوهر دُر یتیم مخزن دلها طلب
6 قاب قوسین از خط محور پدید آمد تو نیز خط برانداز از میان معنی او ادنی طلب
7 آفتاب حسن او و چشم مردم رو نمود روشنست این نور او در دیدهٔ بینا طلب
8 دنیی و عقبی و جسم و جان این و آن گذار گر تو چون ما طالبی مطلوب بی همتا طلب
9 اسم اعظم را بخوان و یک مسمی را بدان نعمت الله را بجو مجموعهٔ اشیا طلب