-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بهار ما، نفس سرد و، چشم گریان است گل سر سبد سینه، داغ جانان است
2 ز بس که هر طرفم نوگلیست، در چشمم برنگ خواب بهاری، نگه پریشان است
3 شود ز صحبت احباب، چشم دل روشن چراغ غمکده ما صفای یاران است
4 مبند بر رخ یاران، در گشاد جبین کلید روزی هر خانه، پای مهمان است
5 چه غم ز رزق؟ که در هر خرابه بدنی تنوره دهن و، آسیای دندان است
6 کریم قیمت توفیق جود اگر داند قبول کردن احسان، جزای احسان است!
7 رهی پی طلب رزق به ز نرمی نیست برای شیر لب طفل به ز دندان است
8 هلاک کرد مرا فکر کارهای جهان بدادم آنکه تواند رسید، نسیان است
9 شفا طلب ز دواها کنند واعظ لیک شفای ما ز دعاهای دردمندان است