-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای فصل باباران ما برریز بر یاران ما چون اشک غمخواران ما در هجر دلداران ما
2 ای چشم ابر این اشکها میریز همچون مشکها زیرا که داری رشکها بر ماه رخساران ما
3 این ابر را گریان نگر وان باغ را خندان نگر کز لابه و گریه پدر رستند بیماران ما
4 ابر گران چون داد حق از بهر لب خشکان ما رطل گران هم حق دهد بهر سبکساران ما
5 بر خاک و دشت بینوا گوهرفشان کرد آسمان زین بینوایی میکشند از عشق طراران ما
6 این ابر چون یعقوب من وان گل چو یوسف در چمن بشکفته روی یوسفان از اشک افشاران ما
7 یک قطرهاش گوهر شود یک قطرهاش عبهر شود وز مال و نعمت پر شود کفهای کف خاران ما
8 باغ و گلستان ملی اشکوفه میکردند دی زیرا که ابریق از پگه خوردند خماران ما
9 بربند لب همچون صدف مستی میا در پیش صف تا بازآیند این طرف از غیب هشیاران ما