-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نقل ما چون نقد سرمستان بود در همه عالم از آن دستان بود
2 دست ما و دامن او بعد از این خوش بود دستی کز آن دستان بود
3 روضهٔ ما جنت پر حوریان بوستان شیخ در ماهان بود
4 چشم ما تا دید آب رو از آن در نظر دریای بی پایان بود
5 هر که باشد عارف ذات و صفات شاید ار گوئی که او انسان بود
6 عاشق او زنده باشد تا ابد جان عاشق زنده از جانان بود
7 گر خراب است خانهٔ ما باک نیست جای گنجش در دل ویران بود
8 هر که آید در نظر ای نور چشم آن نمی گویم ولیکن آن بود
9 در خرابات فنا خوش ساکنیم نعمت الله میر سرمستان بود