- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 میر میخانهٔ ما سید سر مستانست رند اگر می طلبی ساقی سرمست آنست
2 نور چشم است و به نورش همه را می بینم آفتابیست که در دور قمر تابانست
3 چشم ما روشنی از نور جمالش دارد تو مپندار که او از نظرم پنهانست
4 گر فروشند به صد جان نفسی صحبت او بجز ای جان عزیزم که نکو ارزانست
5 گنج اگر می طلبی در دل ما می جویش ز آنکه گنجینهٔ او کُنج دل ویرانست
6 دُردی درد به من ده که خوشی می نوشم من دوا را چه کنم درد دلم درمانست
7 رند مستی به تو گر روی نماید روزی نعمة الله طلب از وی که مرا جانانست