- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 درد ما از پختگی، زحمت ده هر گوش نیست چون می(خم) دیگ ما را نالهای در جوش نیست
2 چون بود پوشیده از مردم ز بیچیزی چه باک؟ این طبق را نعمتی بالاتر از سرپوش نیست
3 بودی آسان، گر زاظهار تبحر تن زدن از فغان هرگز لب دریا چرا خاموش نیست
4 از درشتی، لب چو بندی، نشنوی هرگز درشت پنبه یی، چون نرمی گفتار بهر گوش نیست
5 نیست بی آوازه ممکن ریزش اهل سخا وقت رفتن سیل هرگز از فغان خاموش نیست
6 واعظ از مردن چه غم؟ گر از علایق رستهای راه آسانست، گر باری ترا بر دوش نیست