جان ما بر آتش و گیسوی از خواجوی کرمانی غزل 105

خواجوی کرمانی

آثار خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

جان ما بر آتش و گیسوی جانان تافتست

1 جان ما بر آتش و گیسوی جانان تافتست سنبلش در پیچ و ما را رشتهٔ جان تافتست

2 آن دو افعی سیاه مهره بازش از چه روی همچو ثعبان برکف موسی عمران تافتست

3 جادوی مردم فریب او چو خوابم بسته است زلف هندویش چرا نعلم بدانسان تافتست

4 گر نمی‌خواهد که ما را رشتهٔ جان بگسلد آن طناب چنبری بهر چه چندان تافتست

5 مهر رخسار تو در جان من شوریده دل همچون ماه چارده در کنج ویران تافتست

6 آن بنا گوش دل افروزست یا مه یا چراغ کز شب زلف تو چون شمع شبستان تافتست

7 باده پیش آور که از عکس می و مهر رخت در دلم گوئی که صد خورشید تابان تافتست

8 بنده تا دست طلب در دامن عشق تو زد هرگزت روزی زغفلت سر ز فرمان تافتست ؟

9 همچو زلفت کار خواجو روز و شب آشفته بود با تو گر یک روز روی از مهر و پیمان تافتست

عکس نوشته
کامنت
comment