عمر ما رفته بود از شاه نعمت‌الله ولی غزل 752

شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

عمر ما رفته بود باز آمد

1 عمر ما رفته بود باز آمد کار بی ساز ما به ساز آمد

2 جان هجران کشیده دلخوش شد مژدهٔ وصل دل نواز آمد

3 هر که ابروی یار ما را دید یافت محراب و در نماز آمد

4 عشق سرمست ملک دل بگرفت لشگر او به ترکتاز آمد

5 شادمانیم و عاقبت محمود غم نداریم چون ایاز آمد

6 دل به دلبر سپرده ایم دگر خاطر از هر چه بود باز آمد

7 ناز آغاز کرد باز آن یار نعمت الله در نیاز آمد

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر