- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 غرهٔ ما جز آن عارض شهرآرا نیست شاخ شمشاد چو آن قامت سروآسا نیست
2 روج بخشست نسیم نفس باد بهار لیک چون نکهت انفاس تو روحافزا نیست
3 باغ و صحرا اگر از روضهٔ رضوان بابیست بی تو ما ار هوس باغ و سر صحرا نیست
4 در چمن سرو سرافراز که کارش بالاست سرفرازست ولی چون تو سهی بالا نیست
5 گرچه دانم که تو داری دل ریشم یارا با تو چون فاش بگویم که مرا یارانیست
6 بر وچودم به خیال سرزلف سیهت نیست موئی که درو حلقهئی از سودانیست
7 امشب از دست مده وقت و ز فردا بگذر که شب تیرهٔ سودازده را فردا نیست
8 چند گوئی که ز گیسوی بتان دست بدار که ترا قصهٔ درازست و مرا پروا نیست
9 مدتی شد که ز دل نام و نشان نشنیدم زانکه عمریست کزو نام و نشان پیدا نیست
10 زشت خوئی نپسندند ز ارباب جمال کانکه زیباست ازو عادت بد زیبا نیست
11 تا شدی حلقه بگوش لب لعلش خواجو کیست کو لؤلؤی الفاظ ترا لالا نیست