- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 حدیث ما و تو هر بوالهوس نمیداند زبان عاشق و معشوق کس نمیداند
2 من از حدیث تو مستم رقیب از شکرت سخن سرایی طوطی مگس نمیداند
3 دل ترا چه غم از من که مرغ آزادست بلای عشق و جفای قفس نمیداند
4 چنان گرفت دلم بی تو خو به تنهایی که غیر ناله خود همنفس نمیداند
5 گذشت ناله اهلی ز عرش رحمی کن که جز وصال تو فریاد رس نمیداند
6 سودی نداشت گریه که بر روی زرد من رنگی نریختی که کس از شستشو برد
7 چون میرم از غمش بمسیحم چه حاجت است اهلی همین بسم که کسی نام او برد