چشم ما خوش چشمهٔ از شاه نعمت‌الله ولی غزل 511

شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

چشم ما خوش چشمهٔ آبی به هر سو می رود

1 چشم ما خوش چشمهٔ آبی به هر سو می رود این چنین آب خوشی پیوسته بر رو می رود

2 می رود عمر عزیز من به عشق روی او دلخوشم از عمر خود زیرا که نیکو می رود

3 دل طواف کعبهٔ وصلش بدان جوید مدام در بیابان فراق او به پهلو می رود

4 آفتابست او و عالم سایهٔ آن آفتاب هر کجا او می رود این سایه با او می رود

5 در ازل نقش خیال او به دیده بسته ام تا ابد نقشی چنین از چشم ما چو می رود

6 یک زمانی صحبت او را غنیمت می شمر زانکه این محبوب ما دیر آمد و زو می رود

7 بر در خلوتسرای سید ار شاهی رسد بنده گردد از سر اخلاص آنجو می رود

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر