- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چشم ما روشن به نور روی اوست لاجرم عالم به چشم ما نکوست
2 دیده ام آئینهٔ گیتی نما عاشق و معشوق با هم روبروست
3 هر خیالی را که دیده نقش بست دوست می دارم که می بینم به دوست
4 عشق سرمست است و فارغ از همه عقل مخمور است و هم درگفتگو است
5 این عجب بنگر که آن مطلوب ما طالبست و روز و شب در جستجوست
6 غیر اگر دیگر نمی آید به چشم هرچه می بینیم میگوئیم اوست
7 سید و بنده به نزد ما یکی است تا نپنداری که این رشته دوتوست