- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چشم ما روشن به نور روی اوست لاجرم من دوست میبینم به دوست
2 رند مست از گفت و گو ایمن بود هر که مخمور است او در گفتگوست
3 عشق را با رنگ و بوئی کار نیست عقل دایم در هوای رنگ و بوست
4 صد هزار آئینه گر بینم به چشم در همه آئینه ها چشمم بر اوست
5 موج در دریا روان گردد مدام آب جوید همچو ما در جستجوست
6 هیچ بد خود دیدهٔ سید ندید آفرین بر دیدهٔ بینای اوست