- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 منصب مستان ما ترک وجود و عدم نسبت رندان ما بذل حدوث و قدم
2 حاصل بحر محیط جرعه ای از جام ماست خود که برد پیش ما نام می و جام جم
3 پیر خرابات عشق یار عزیز من است شیخ مبارک نفس پیر خجسته قدم
4 خاطر من هر نفس نقش خیالی کشد بی مددی یا مداد یا ورقی یا قلم
5 سلطنت عاشقان تخت ولایت گرفت عقل گزیده کنار عشق کشیده قلم
6 جام می آمیختند خون دوئی ریختند دور خوش انگیختند هر دو یگانه به هم
7 ساقی کوثر اگر جام شرابت دهد شادی سید بنوش غم مخور از هیچ غم