1 غیر او با او نگنجد در دلم مشکل این حل و حل مشکلم
2 از جمال اوست هر حسنی که هست لاجرم بر حسن خوبان مایلم
3 غیر او در هر دو عالم هست نیست من نگویم فاصلم یا واصلم
4 عالمی خواهند از من عالمی من به ایشان همچو ایشان مایلم
5 جام می بر دست می نوشم مدام بر در میخانه باشد منزلم
6 عمر من نگذشت بی حاصل دمی حاصلم عشق است و نیکو حاصلم
7 سر خوشم مستانه می گویم سخن از زبان نعمت الله قائلم