-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دگر مخواب، چو دندان فتادت ای سفری ببند بار که سر زد ستاره سحری
2 دگر شکار غزال هوس نه دسترس است ترا که ناوک نور نگاه شد سپری
3 بجستن کمر زر، کمر چه می بندی؟ کنون که کرده ترا بار زندگی کمری!
4 مدار امید ز فرزند، کز برای کسی بغیر نام نکو، کس نمی کند پسری
5 مرا از لوث هوس ها، همیشه داشته پاک بود بگردن من، عشق را حق پدری
6 به رعشه ز آن حرکت پیریت دهد واعظ که دیدهای بگشایی ز خواب بیخبری