-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یا قمرا لوعه للقمرین سکن حلت علی حریمهم فی خطر لیمنوا
2 یا شجرا غصونه فوق سماء وهمنا هز هز فی قلوبنا مرحمه لنجتنوا
3 هر کی تو گردنش زدی گشت درازگردن او خرمن هر کی سوختی گشت بزرگ خرمن او
4 هر کی سرش شکافتی سر بفراخت بر فلک هر کی تو در چهش کنی یافت جهان روشن او
5 یا بلدا مخلدا افلح من ثوی به للبرکات مطلع للثمرات معدن
6 یا سحرا منورا لیس عقیبه دجی افلح کل منظر ذاک به مزین
7 هر کی طرب رها کند پشت سوی وفا کند بازکشاندش به خود با کرم مفتن او
8 میکشدش که ای رهی از کف من کجا رهی رو به من آورید هین ها الذین آمنوا
9 جاء اوان وصلنا یلحقنا باصلنا شممنا عبیره فانتهضوا لتیقنوا
10 ما بقی انسلاخنا ان هنا مناخنا فی عرفات معشر ابتکروا و احسنوا
11 پند نگار خود شنو از بر او برون مرو ای دل و دیده دیدهای ای دل و دیده من او
12 پیش خودم همینشان بر سر من همیفشان تا ز تو لاف میزنم کم بگرفت دامن او
13 قد نطق الهوی اسکتوا استمعوا و انصتوا ان لسان نطقنا عند لقاه الکن
14 بستم من دهان خود دل بگشاد صد دهان بهر دل تو تن زدم بس بودم نوازن او
15 در گل و در شکر نشین بهر خدای لطف بین سیب و انار تازه چین کمد در فشاندن او