-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یا رب آن ماه تمام، آن من است که بقد سرو خرامان من است
2 با سر زلف پریشان، همه روز در پی کار پریشان من است
3 عمر جاوید طمع میدارم که لبش چشمه ی حیوان من است
4 آن لب، آنلب، که شکر بنده اوست کس چه داند، چه بدندان من است
5 غمزه او، همه کفر است و لیک کفر او، بهتر از ایمان من است
6 از سک کوی ویم نیست دریغ سخنش، کز همه در جان من است
7 من که دیوانگیم از سر اوست زلف او سلسله جنبان من است
8 جرم زنجیر وی است اینکه زغم پیرهن بر تن، زندان من است
9 اینکه در پای صد اندوهم گشت هم دلی بی سر و سامان من است
10 این همه هست و همی گوید اثیر «یا رب، آن ماه تمام آن من است»