- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چهره بگشای، که از شوق بپرواز آیم تا بود جان بتن از خود روم و، باز آیم
2 پر ز افغانم و خاموش چو ابریشم ساز ناخن دادرسی کو که به آواز آیم؟!
3 تنم از ضعف چنان شد، که بسر منزل خویش نبرم راه ز بیهوشی اگر باز آیم
4 شبنم آسا همه تن دیده گریان گردم چون بگلگشت سراپای تو طناز آیم
5 لطف کردی قدمی رنجه نمودی باری آن قدر باش که از خود روم و باز آیم
6 کردم آلوده بصد عیب چو واعظ خود را تا بیاد تو ز بدگویی غماز آیم