سوخت از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 2471

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

سوخت یکی جهان به غم آتش غم پدید نی

1 سوخت یکی جهان به غم آتش غم پدید نی صورت این طلسم را هیچ کسی بدید نی

2 می‌کشدم به هر طرف قوت کهربای او ای عجبا بدید کس آنک مرا کشید نی

3 هست سماع چنگ نی هست شراب رنگ نی صد قدح است بر قدح آنک قدح چشید نی

4 عشق قرابه باز و من در کف او چو شیشه‌ای شیشه شکست زیر پا پای کسی خلید نی

5 در قدم روندگان شیخ و مرید بی‌عدد در نفس یگانگی شیخ نه و مرید نی

6 آنک میان مردمان شهره شد و حدیث شد سایه بایزید بد مایه بایزید نی

7 مژده دهید عاشقان عید وصال می رسد ز آنک ندید هیچ کس خود رمضان و عید نی

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر