جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

یکی از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 2550

غزل 2550 ام از 6329 غزلیات

یکی دودی پدید آمد سحرگاهی به هامونی

1 یکی دودی پدید آمد سحرگاهی به هامونی دل عشاق چون آتش تن عشاق کانونی

2 بیا بخرام و دامن کش در آن دود و در آن آتش که می‌سوزد در آن جا خوش به هر اطراف ذاالنونی

3 چو شمعی برفروزی تو ایا اقبال و روزی تو چو چونی را بسوزی تو درآید جان بی‌چونی

4 نیاید جز ز مه رویی طواف برج‌ها کردن که مادون را رها کردن نباشد کار هر دونی

5 برو تو دست اندازان به سوی شاه چون باران ببینی بحر را تازان در آن بحر پر از خونی

6 چه لاله است و گل و ریحان از آن خون رسته در بستان ببینی و بشوید جان دو دست خود به صابونی

7 چو دررفتی در آن مخزن منزه از در و روزن چو عیسی سوزنت گردد حجب چون گنج قارونی

8 ببینی شاه قدوسی بیابی بی‌دهن بوسی ز سر خضر چون موسی شوی در فقر هارونی

9 چو آبی ساکن و خفته و چون موجی برآشفته به بحر کم زنان رفته شده اندر کم افزونی

10 چو اندر شه نظر کردی ز مستی آن چنان گردی که گویی تو مگر خوردی هزاران رطل افیونی

11 چو دیدی شمس تبریزی ز جان کردی شکرریزی در آن دم هر دو جا باشی درون مصر و بیرونی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر یکی دودی پدید آمد سحرگاهی به هامونی

شاعر شعر یکی دودی پدید آمد سحرگاهی به هامونی چه کسی است ؟

شاعر شعر یکی دودی پدید آمد سحرگاهی به هامونی جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر یکی دودی پدید آمد سحرگاهی به هامونی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر یکی دودی پدید آمد سحرگاهی به هامونی چیست ؟

قالب شعر یکی دودی پدید آمد سحرگاهی به هامونی غزل است

مضمون اصلی شعر یکی دودی پدید آمد سحرگاهی به هامونی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر