-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یک دو پندش داد طوطی بینفاق بعد از آن گفتش سلام الفراق
2 خواجه گفتش فی امان الله برو مر مرا اکنون نمودی راه نو
3 خواجه با خود گفت کین پند منست راه او گیرم که این ره روشنست
4 جان من کمتر ز طوطی کی بود جان چنین باید که نیکوپی بود