ای شب زلفت غالیه‌سا از خواجوی کرمانی غزل 560

خواجوی کرمانی

آثار خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

ای شب زلفت غالیه‌سا وی مه رویت غالیه‌پوش

1 ای شب زلفت غالیه‌سا وی مه رویت غالیه‌پوش نرگس مستت باده‌پرست لعل خموشت باده‌فروش

2 نافهٔ مشک از گل بگشا بدر منیر از شب بنما مشک سیه بر ماه مسا سنبل تر بر لاله مپوش

3 لعل لبست آن یا می ناب بادهٔ لعل از لعل مذاب شکر تنک یا تنک شکر آب حیات از چشمهٔ نوش

4 شمع چگل شد باده گسار شمسهٔ گردون مشعله دار ماه مغنی گو بسرای مرغ صراحی گو بخروش

5 باده‌گساران مست شراب جمع رفیقان مست و خراب بر بت ساقی داشته چشم بر مه مطرب داشته گوش

6 مطرب مجلسه نغمه‌سرای شاهد مستان جلوه‌نمای گر شنوم که صبر و قرار ور نگرم کو طاقت و هوش

7 پیر مغان در میکده دوش گفت چو خواجو رفت ز هوش گو می نوشین بیش منوش تا نبرندش دوش به دوش

عکس نوشته
کامنت
comment