1 شبی در روستا مهمان خود خواند مرا در خانه پیری طاعن السن
2 همی گفت ای دریغ از هوش این خلق که نشناسد مذنب را ز محسن
3 گرانی زان فتاد اندر ورامین که کشتش جمله ارزانی است بر سن
4 چرا باری نسوزانند سن را مگر نشنیده اند السن بالسن
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 در این زمانه که یکسر جهانیان خرسند ز چیست ملت اسلام گشته خوار و نژند
2 جهانیان همه گشتند انجمن وین قوم اگر خود انجمنی داشتند بپراکند
1 کای همایون تو سنت در حمله چون کحل و عرار وی درخشان صارمت در شعله چون مزح و عفار
2 آن یکی تازی نژاد از دودمان ذوالجناح این یکی هندی نهاد از خاندان ذوالفقار
1 باغ پیروز و چمن پدرام است یار در مجلس و می در جام است
2 فال فرخنده و گیتی بمراد بخت بیدار و جهان بر کام است
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **