جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

یک از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) مثنوی معنوی 111

مثنوی معنوی 111 ام از 6329 دفتر اول

یک شب اعرابی زنی مر شوی را

1 یک شب اعرابی زنی مر شوی را گفت و از حد برد گفت و گوی را

2 کین همه فقر و جفا ما می‌کشیم جمله عالم در خوشی ما ناخوشیم

3 نان‌مان نه نان خورش‌مان درد و رشک کوزه‌مان نه آب‌مان از دیده اشک

4 جامهٔ ما روز تاب آفتاب شب نهالین و لحاف از ماهتاب

5 قرص مه را قرص نان پنداشته دست سوی آسمان برداشته

6 ننگ درویشان ز درویشی ما روز شب از روزی اندیشی ما

7 خویش و بیگانه شده از ما رمان بر مثال سامری از مردمان

8 گر بخواهم از کسی یک مشت نسک مر مرا گوید خمش کن مرگ و جسک

9 مر عرب را فخر غزوست و عطا در عرب تو همچو اندر خط خطا

10 چه غزا ما بی‌غزا خود کشته‌ایم ما به تیغ فقر بی سر گشته‌ایم

11 چه عطا ما بر گدایی می‌تنیم مر مگس را در هوا رگ می‌زنیم

12 گر کسی مهمان رسد گر من منم شب بخسپد دلقش از تن بر کنم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر یک شب اعرابی زنی مر شوی را

شاعر شعر یک شب اعرابی زنی مر شوی را چه کسی است ؟

شاعر شعر یک شب اعرابی زنی مر شوی را جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر یک شب اعرابی زنی مر شوی را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر یک شب اعرابی زنی مر شوی را چیست ؟

قالب شعر یک شب اعرابی زنی مر شوی را مثنوی معنوی است

مضمون اصلی شعر یک شب اعرابی زنی مر شوی را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر