- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یکدم ز قال بگذر اگر واقفی ز حال کانرا که حال هست چه حاجت بود بقال
2 برلوح کائنات مصور نمیشود نقشی بدین جمال و جمالی بدین کمال
3 آنجا که یار پرده عزت برافکند عارف کمال بیند و اهل نظر جمال
4 خون قدح بمذهب مستان حرام نیست کز راه شرع خون حرامی بود حلال
5 جانم بجام لعل تو دارد تعطشی چون تن به جان و تشنه به سرچشمهٔ زلال
6 آنها که دام بر گذر صید مینهند اندیشه کی کنند ز مرغ شکسته بال
7 در هر چه هست چون بخیالت نظر کنم گر جز جمال روی تو بینم زهی خیال
8 در راه عشق بعد منازل حجاب نیست دوری گمان مبر که بود مانع وصال
9 خواجو اگر بعین حقیقت نظر کنی وصل در جدائی و هجران در اتصال