بار دگر ذره از جلال الدین محمد مولوی غزل 1720

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

بار دگر ذره وار رقص کنان آمدیم

1 بار دگر ذره وار رقص کنان آمدیم زان سوی گردون عشق چرخ زنان آمدیم

2 بر سر میدان عشق چونک یکی گو شدیم گه به کران تاختیم گه به میان آمدیم

3 عشق نیاز آورد گر تو چنانی رواست ما چو از آن سوتریم ما نه چنان آمدیم

4 خواجه مجلس تویی مجلسیان حاضرند آب چو آتش بیار ما نه بنان آمدیم

5 شکر که ناداشت وار از سبب زخم تو چون که به جان آمدیم زود به جان آمدیم

6 شمس حق این عشق تو تشنه خون من است تیغ و کفن در بغل بهر همان آمدیم

7 جز نمکت نشکند شورش تبریز را فخر زمین در غمت شور زمان آمدیم

عکس نوشته
کامنت
comment