1 بر زلف تو از گره نشان بایستی وین چین در ابروت در آن بایستی
2 یا عهد تو چون قد تو بایستی راست یا زلف شکسته چون زبان بایستی
1 گر کسی فیض جان همی بخشد شاه گیتی ستان همی بخشد
2 شاه غازی سپهبد اعظم کاشکار و نهان همی بخشد
1 ای خورده کوب سقفت ایوان چرخ اطلس خم گشته زیر طاقت نه طارم مقرنس
2 ای درجوار قدرت این چنبر مدور وی در حریم جاهت این عالم مسدس
1 چه گوئی چیست آن شکل مدور که دارد خیمه با گردون برابر
2 چو ایوانی کشیده بر سر آب چو خرگاهی زده بر روی آذر