1 بر نثار خاک راهت ای نگار سنگدل چند چیز آورده ام کز نامشان هستم خجل
2 سکر از شکر شراب از شعر و مشک از نوک کلک لؤلؤ از اشک و زر از رخسار و لعل از خون دل
1 ز آمدن فرودین و رفتن اسفند دلها خرم شد و روانها خرسند
2 گلها افروختند آتش زردشت مرغان آموختند ترجمه زند
1 ای مولد فرخنده دارای جهاندار امسال فراز آمده ای خوب تر از پار
2 خوب آمدی و فرخ و فرخنده و نیکو شاد آمدی و خرم و زیبا و بهنجار
1 خسرو شرق سوی غرب همیکرده سفر باختر گشته ز نو مطلع مهر خاور
2 ابر و باد ار نبود توسن فرخ پی شه از چه پیماید کوه و کند از بحرگذر