خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی
خواجوی کرمانی

بر سر کوی خرابات محبت از خواجوی کرمانی غزل 212

غزل 212 ام از 1143 غزلیات

بر سر کوی خرابات محبت کوئیست

1 بر سر کوی خرابات محبت کوئیست که مرا بر سر آن کوی نظر بر سوئیست

2 دهنش یکسر مویست و میانش یک موی وز میان تن من تا بمیانش موئیست

3 ابروی او که ز چشمم نرود پیوسته نه کمانیست که شایستهٔ هر بازوئیست

4 مرهمی از من مجروح مدارید دریغ که دلم خستهٔ پیکان کمان ابروئیست

5 گر من از خوی بد خویش نگردم چه عجب هر کسی را که در آفاق ببینی خوئیست

6 ز آتش دوزخم از بهر چه می‌ترسانید دوزخ آنست که خالی ز بهشتی روئیست

7 نسخهٔ غالیه یا رایحهٔ گلزارست نکهت سنبل تر یا نفس گلبوئیست

8 هر که از زلف دراز تو نگوید سخنی دست کوته کن ازو زانکه پریشان گوئیست

9 اگر از کوی تو خواجو بملامت نرود مکنش هیچ ملامت که ملامت جوئیست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بر سر کوی خرابات محبت کوئیست

شاعر شعر بر سر کوی خرابات محبت کوئیست چه کسی است ؟

شاعر شعر بر سر کوی خرابات محبت کوئیست خواجوی کرمانی می باشد.

شعر بر سر کوی خرابات محبت کوئیست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر بر سر کوی خرابات محبت کوئیست چیست ؟

قالب شعر بر سر کوی خرابات محبت کوئیست غزل است

مضمون اصلی شعر بر سر کوی خرابات محبت کوئیست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر