- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بر منبرست این دم مذکر مذکر چون چشمه روانه مطهر مطهر
2 بر منبری بلندی دانای هوشمندی بر پای منبر او مکرر مکرر
3 هر لفظ او جهانی روشن چو آسمانی بگشاده در بیانی مقرر مقرر
4 زین گونه درگشایی داده تو را رهایی از حبس خاکدانی مکدر مکدر
5 بنهاده نردبانی از صنعت زبانی بر بام آسمانی مدور مدور
6 نور از درون هیزم بیرون کشید آتش آتش ز خود نیامد منور منور
7 آتش به فعل مردم زاید ز سنگ و آهن و اختر به امر زاید مدبر مدبر
8 مر هر پیمبری را بودست معجز نو چون نیست معجزه او مشهر مشهر
9 مسعود از اوست نحسی فردوس از او است حبسی محکوم از اوست نفسی مزور مزور
10 این منبر و مذکر در نفس توست در سر اما در این طلب تو مقصر مقصر