بر من، ار دولت وصل تو از امیرخسرو دهلوی غزل 743

امیرخسرو دهلوی

آثار امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

بر من، ار دولت وصل تو مقرر می‌شد

1 بر من، ار دولت وصل تو مقرر می‌شد کارم از لعل گهربار تو چون زر می‌شد

2 دوش گفتم، نتوان دید به خوابت، لیکن با فراق تو مرا خواب مقرر می‌شد

3 شرح هجران تو گفتم، بنویسم، لیکن ننوشتم که بسی عمر در آن سر می‌شد

4 بارها شمع بکشتم که نشینم تاریک خانه دیگر ز خیال تو منور می‌شد

5 عقل وارون ز تمنای تو منعی می‌کرد عشق می آمد و او نیز مسخر می‌شد

6 گرچه بسیار بگفتم نیامد در گوش خوش‌تر از نام تو، با آنکه مکرر می‌شد

عکس نوشته
کامنت
comment