عمر بر اومید از جلال الدین محمد مولوی غزل 823

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

عمر بر اومید فردا می‌رود

1 عمر بر اومید فردا می‌رود غافلانه سوی غوغا می‌رود

2 روزگار خویش را امروز دان بنگرش تا در چه سودا می‌رود

3 گه به کیسه گه به کاسه عمر رفت هر نفس از کیسه ما می‌رود

4 مرگ یک یک می‌برد وز هیبتش عاقلان را رنگ و سیما می‌رود

5 مرگ در ره ایستاده منتظر خواجه بر عزم تماشا می‌رود

6 مرگ از خاطر به ما نزدیکتر خاطر غافل کجاها می‌رود

7 تن مپرور زانک قربانیست تن دل بپرور دل به بالا می‌رود

8 چرب و شیرین کم ده این مردار را زانک تن پرورد رسوا می‌رود

9 چرب و شیرین ده ز حکمت روح را تا قوی گردد که آن جا می‌رود

10 حکمتت از شه صلاح الدین رسد آنک چون خورشید یکتا می‌رود

عکس نوشته
کامنت
comment