ای از مژه تو رخنه در از امیرخسرو دهلوی غزل 101

امیرخسرو دهلوی

آثار امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

ای از مژه تو رخنه در جان‌ها

1 ای از مژه تو رخنه در جان‌ها وی درد تو کیمیای درمان‌ها

2 بادی که ز کوی تو همی‌آید می‌جنبد و می‌برد ز ما جان‌ها

3 تو جیب گشاده در خرامیدن دست همه خلق در گریبان‌ها

4 آن زیستنی که داشتی با من میرم اگر آیدم به دل زان‌ها

5 جز مهر گیا ز خاک برناید جایی که زنم ز دیده باران‌ها

6 در بادیه فراق جان دادم چون تشنه که مرد در بیابان‌ها

7 خون ریز ز خسرو، ار میی ندهی این کن، اگر نمی‌کنی آن‌ها

عکس نوشته
کامنت
comment