آه از عشق از جلال الدین محمد مولوی غزل 2924

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

آه از عشق جمال حوره‌ای

1 آه از عشق جمال حوره‌ای کو گرفت از عاشقانش دوره‌ای

2 زندگیِ نوبه‌نو از کشتنش صحتی تازه شد از رنجوره‌ای

3 گر گهر داری ببین حال مرا در تک دریا ز دریا دوره‌ای

4 گفتم: ای عقلم کجایی؟ عقل گفت: «چون شدم مِی، چون کنم انگوره‌ای؟!»

5 جان بسوز و سرمه کن خاکسترش تا نمانَد در دو عالم کوره‌ای

6 تا کند جان‌های بی‌جان در سماع گرد آن شهد ازل زنبوره‌ای

7 تا کند آن شمس تبریزی به حق جمله ویران‌هات را معموره‌ای

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر