-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آه از آن یار که نبود خبر از یارانش داد از آنکس که نباشد غم غمخوارانش
2 یاری آن نیست که آگاه نباشد از یار یار باید که بود آگهی از یارانش
3 زورمندی که گرفتار نشد در همه عمر چه خبر باشد از احوال گرفتارانش
4 خفته در خوابگه اطلس دیبا با دوست نبود آگهی از دیدهٔ بیدارانش
5 از طبیبی نتوان جست دوای دل ریش که نباشد خبر از علت بیمارانش
6 می پرستی که بود بیخبر از جام الست چه تفاوت کند از طعنهٔ همیارانش
7 تیر باران بلا را من مسکین سپرم وانکه شد غرقه نباشد خبر از بارانش
8 ما دگر نام خریداری یوسف نبریم که عزیزان جهانند خریدارانش
9 تا شد از نرگس میگون تو خواجو سرمست خوابگه نیست برون از در خمارانش