- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از بزرگان وحشی و، با خاکساران همدمیم کوه اگر باشی تو، ما سیلیم؛ اگر خاکی، نمیم!
2 همچو حرفی کز کتاب افتاده باشد برکنار گر بصورت دورم از یاران، بمعنی باهمیم
3 صبح تا شب باد پیما، شب سراسر غنچه خسب بوستان زندگی را ما همانا شبنمیم
4 میتوان با چرب و نرمی، خصم را بستن زبان ما ز خوی نرم، بر زخم دهنها مرهمیم
5 بر نمی آید ز قوت، آنچه می آید ز ضعف پشت شمشیر است اگر خصم توانا، ما دمیم!
6 جلوه کردن ز آن سهی قد، گرد سرگشتن ز ما قامت او هر کجا باشد علم، ما پرچمیم
7 شور ما در تلخ گویی واعظ از عین صفاست در مذاق خلق اگر ناخوش چو آب زمزمیم!