ای که از خاک درت دیده از امیرخسرو دهلوی غزل 753

امیرخسرو دهلوی

آثار امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

ای که از خاک درت دیده منور گردد

1 ای که از خاک درت دیده منور گردد وصف روحت چو کنم، روح معطر گردد

2 دیده در زیر قدمهات نمی گرید، از آن که مبادا کف پای تو به خون تر گردد

3 گوش بگرفت، چو بشنید رقیبت سخنم گوش ابلیس چو قرآن شنود کر گردد

4 ناوکی بر دل ریشم فگن، ای دیده من تا بود ریش درونم به برون سر گردد

5 ای بسا جان به سر کوی تو شد خون و هنوز می رود تا به سر کوی تو محشر گردد

6 سازمش خون و به پیش سگت اندازم، اگر بی جراحت ز سر کوی تو دل برگردد

7 اشک خسرو همه از خون جگر ساخته است از قدمهات چو ریزم، همه گوهر گردد

عکس نوشته
کامنت
comment