ای طربناکان از جلال الدین محمد مولوی غزل 747

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

ای طربناکان ز مطرب التماس می‌کنید

1 ای طربناکان ز مطرب التماس می‌کنید سوی عشرت‌ها روید و میل بانگ نی کنید

2 شهسوار اسب شادی‌ها شوید ای مقبلان اسب غم را در قدم‌های طرب‌ها پی کنید

3 زان می صافی ز خم وحدتش ای باخودان عقل و هوش و عاقبت بینی همه لاشیء کنید

4 نوبهاری هست با صد رنگ گلزار و چمن ترک سرد و خشک و ادباری ماه دی کنید

5 کشتگان خواهید دیدن سربریده جوق جوق ایها العشاق مرتدید اگر هی هی کنید

6 سوی چینست آن بت چینی که طالب گشته‌اید این چه عقلست این که هر دم قصد راه ری کنید

7 در خرابات بقا اندر سماع گوش جان ترک تکرار حروف ابجد و حطی کنید

8 از شراب صرف باقی کاسه سر پر کنید فرش عقل و عاقلی از بهر لله طی کنید

9 از صفات باخودی بیرون شوید ای عاشقان خویشتن را محو دیدار جمال حی کنید

10 با شه تبریز شمس الدین خداوند شهان جان فدا دارید و تن قربان ز بهر وی کنید

عکس نوشته
کامنت
comment