ای بنده ی لب تو، لب آبدار از اثیر اخسیکتی غزل 185

اثیر اخسیکتی

اثیر اخسیکتی

اثیر اخسیکتی

ای بنده ی لب تو، لب آبدار می

1 ای بنده ی لب تو، لب آبدار می گلگونه کرده عکس رخت بر عذار می

2 تخت هوس نهاده رخت بر بساط گل رخت خرد فکنده لبت، در جوارمی

3 چون صبح جامه چاک زده، غنچه حباب پیش نسیم زلف تو، بر جویبار می

4 در هم شکن شماری، ز نگاری فلک چون از فتنه موج برآرد بحار می

5 عالم سیاه گردان بر ذوالخمار غم دست طرب چو لعل کند ذوالفقار می

6 بگرفت ملک شادی و برداشت رسم غم اینست کمترین اثر گیر و دار می

عکس نوشته
کامنت
comment