-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای شب قدر بیدلان طرهٔ دلربای تو مطلع صبح صادقان طلعت دلگشای تو
2 جان من شکسته بین وین دل ریش آتشین ساخته با جفای تو سوخته در وفای تو
3 خاک در سرای تو آب زنم به دیدگان تا گل قالبم شود خاک در سرای تو
4 گر چه به جای من تو را هست هزار معتقد در دو جهان مرا کنون نیست کسی به جای تو
5 میفتم و نمیفتد در کف من عنان تو میروم و نمیرود از سر من هوای تو
6 چون به هوای کوی تو عمر به باد دادهام خاک ره تو میکنم سرمه به خاک پای تو
7 در رخم ار نظر کنی ور به سرم گذر کنی جان بدهم به روی تو سر بنهم برای تو
8 روضه خلد اگر چه دل بهر لقا طلب کند روضهٔ خلد بیدلان نیست به جز لقای تو
9 گر چه سزای خدمتت بندگیای نکردهام چیست گنه که میکشم این همه ناسزای تو
10 خواجو اگر چه عشق را صبر بود دوا و بس دردی دردکش که هم درد شود دوای تو