- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای آینه قدرت بیچون الهی نور رخت از طره شب برده سیاهی
2 خط بر رخ زیبای تو کفرست بر اسلام رخسار و سر زلف تو شرعست و مناهی
3 آن جسم نه جسمست که روحیست مجسم وان روی نه رویست که سریست الهی
4 در خرمن خورشید زند آه من آتش زان در تو نگیرد که نداری رخ کاهی
5 هر گه که خرامان شوی ای خسرو خوبان صد دل برود درعقبت همچو سپاهی
6 خواجو سخن وصل مگو بیش که درویش لایق نبود بر کتفش خلعت شاهی