- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای که عمر از پی سودای تو دادیم به باد یاد می دار که از مات نمی آید یاد
2 عهدها بستی و می داشتم امید وفا ای امید من و عهد تو سراسر همه یاد
3 هر چه دارند ز آیین نکویی خوبان همه داری و بدان چشم بدانت مرساد
4 ماجرای دل گمگشته بی نام و نشان هر که را باز نمودیم نشانی به تو داد
5 آفرین بر سر آن دست کزان خواهد یافت گره کار من از بند قبای تو گشاد
6 گر نبردی ز سر گیسوی مشکین تو بوی محنت آن همه غم از چه کشیدی شمشاد
7 کام خسرو بده، ای خسرو خوبان که شده ست لعل جان بخش تو شیرین و دل او فرهاد