ای جفایت بر من مسکین از امیرخسرو دهلوی غزل 1734

امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

ای جفایت بر من مسکین همه

1 ای جفایت بر من مسکین همه چند ازین خشم و عتاب و کین همه

2 قصد جانم می کنی چون دشمنان دوست می دارم ترا با این همه

3 محنت من بین و رو بنمای، ازآنک بهر رویت می کشم چندین همه

4 در بنا گوش تو سر در کرده زلف کشتن ما می کند تلقین همه

5 تا کی آخر شربت زهرم دهی تلخ گویی زان لب شیرین همه

6 کاشکی خوبان نبودندی به دهر یا نبودندی بدین آیین همه

7 هر چه دانی تو بکن چون مر ترا می رود بر خسرو مسکین همه

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر